خاطرات سرخوشانه
شنیدیدن که پیشنهاد داده شده شبکه ی 2 بشه شبکه ی کودک ؟! 
...
آخ که اگه اینطوری میشد چی مییییییییییییشد 
...
اونوقت همش فیلم سینمایی بچه گونه پخش میکردن ... از اونا که من خیلی دوس دارم ... حداقل روزی یکی دو ساعت فیتیله پخش میشد
... البته هر روز که جمعه نیستش ! ... باید اسمشو عوض کنن ...
هرچند این آرزویی بیش نیست ... چون به فرض محال اگه اینطوری بشه ، اینقدر برنامه خردسالان پخش میکنن که مجبور میشی از فرط بی مزگی برنامه و چندش آور بودن حرکات قبیح این خاله و عموها (!) تلویزیون رو یه جوری دستکاری کنی که اصلا شبکه 2 توی لیستش نباشه !!! 
...
این تابستونه از فرط بیکاری تمام برنامه های شبکه ها رو حداقل یه نگاه گذرا مینداختم ... شبکه 1 یه دونه عمو داره (عمو کور رنگ معروف !
)... یه دونه هم خاله داشت که رفته شبکه 2 (خاله شادونه
)... شبکه 2 ، 3 تا عمو داره(عمو قناد یکیشه .. دوتای دیگه رو اسمشونو بلد نیستم) و یه دونه خاله (همونی که از شبکه 1 اومده) ... شبکه 5 فکر کنم یه دونه عمو داره و دو سه تا خاله ... روی هم میشه 5 تا عمو و سه چهار تا خاله !!!!!!!
...
خدا رو شکر که شبکه 3 و 4 خاله و عمو نداره ... وگرنه فکر کنم اسم عموی شبکه 3 میشد عمو هیکل 
!و اسم خالشم احتمالا میشد خاله جنگجو ! 
... عموی شبکه 4 میشد عمو وحشت
و خالشم میشد خاله توهم !!! 
اونوقت تکلیف دایی و عمه چی میشه ؟! ... اونام حقی دارن خب !!
عمه م یه روز میگفت خوب شد که عمه به وجود اومد وگرنه میخواستن به جون کی اینهمه قسم الکی بخورن ؟!!! 
...
پ.ن 1 : اینقدر اشتباه من قبیح بود که مٌرده ها رو از اون دنیا فرستاد که بهمون اطلاع بدن ایهاالناس ... شبکه 1 یه عمه داره عمه گلاب جووووووووون ! شبکه 5 بعضیا هم یه دایی داره (مال ما که نداره! 
)
پ.ن 2 : با دومین کامنت متوجه دومین خبط خود میشویم و از تمام طرفداران برنامه های جیگولی عذر خواهی میکنیم 
... باباجون سلیمون رو از قلم انداختیم 
... ما تسلیمیم ... هر کس اقوام ندیده مان را که در تمام شبکه های تلویزیونی در حال ول گشتن میباشند به ما معرفی کرد مژدگانی بزرگی دریافت خواهد کرد 
... نکند که احسان علیخانی هم یکی از دایی های ندیده مان باشد ؟! ... آنوقت چه کنیم با شرم حاصل از این کشف ؟!! ... آخر ما از این بشر بسیاااااااااااااار بسیاااااااااااااااااااااار متنفر میباشیییییییییییییییییییییم 
پ.ن 3 : یه آهنگ گذاشتم روی وبلاگ ... هر چی صبر میکنم پخش نمیکنه ... با من نیست اگه آهنگش غیر مجاز بود یا ترسناک یا خیلی زشت 
... هر کس شنید بهم بگه خوبه یا نه ! ... اینترنتم هدر رفت 
به آقای پدر میگم بابا میدونین 22 روز دیگه چه خبره ؟ 
... یه کم فکر میکنه و میگه : روز پدر که نیست ؟ 
... من : !!! هان ؟!!!!! 
آآآآه ... چه روزگار بی معرفتیه ! 
... به مامان میگم میدونین چه خبره ؟ ... مامان ضایع میکنه و میخنده ... بعدش میگه نه ... من که نمیدونم ... تو میدونی ؟ ...
بعدش پرسید چی دوست داری برات بخرم ؟ ... یه لیست بلند بالا براش ردیف کردم 
... میگه نه ... من یه چیز دیگه میخوام بهت هدیه بدم ... فکر کنم هدیه امسال با هر سال فرق داره 
...
داداش برگشت تهران ... اصلا یادم نبود وگرنه قبل از اینکه بره مجبورش میکردم کادوشو بده ... چون اهل کادو فرستادن از راه دور نیست ... حتی اگه شیراز هم باشه باز خشکه حساب میکنه ! ... میگه من سلیقه ندارم ... خودت هر چی دوست داری بخر ... باید مجبورش میکردم هر جور شده برام کادو بگیره بعد میرفت 
تصور کنین مراسم احیاست و اوج عزاداری ...
همه در حال گریه و زاری یه دفه یه پسر بچه اومده به مامانش میگه : مامان ناهار هم میدن 
... طفلک غذاهایی که قرار بود بعد از مراسم پخش کنن رو دیده بود و فکر کرده بود واسه ناهاره ! ...
حالا تصور کنین که توی موقعیتی که همه در حال گریه زاری هستن من یه دفه اینطوری نیشم باز شد ... عجب آبرو ریزی ای ! ... خدا کنه کسی منو ندیده باشه 
===================================
پ.ن : از دیشب دلم خیلی خیلی درد گرفته 
... صبح رفتیم دکتر ... یکی از آشناهامون توی درمانگاه بود ... به دکتره گفت آقای دکتر آشنا هستنا 
... با خودم فکر کردم اگه این بنده خدا این حرفو نزده بود مثلا دکتره چیکار میخواست بکنه ؟! ... فکر کنم میخواسته بگه داروهای تلخ بهشون نده ...
پ.ن : دعا کنین برام ... خیلی حالم بده ... هنوز دل دردم خوب نشده ... کلافه م کرده 
(اینم با اجازه خودم از وبلاگ بیژن کش رفتم 
)
این داستان کاملا واقعیست :
مامانه به بچه ش میگه خوب غذا بخور تا بشی مثل رضا زاده
بچه هه میگه من غذا نمیخوام ... میخوام مثل احمدی نژاد بشم !!!!!!!!!!!!!
میشه یکی بگه که من چرا اینقدر از برنامه کودک خوشم میاد ؟!!!!!
مخصوصا عاشق برنامه فیتیله م ... خیلی بامزه و قشنگه ... همه ی برنامه ای که روز جمعه دارن رو میبینم ... حتی اگه هزار جور کار ریخته باشه سرم ... همه میدونن این برنامه توی برنامه ی هفتگی من ، حتما هست 
... یکی از شعراشون رو که خیلی خیلی عاشقشم شعر آخر برنامشونه ... امروز با موبایل ضبطش کردم ... چون کیفیتش خوب نیست میخوام برم از سایتشون دانلود کنم 
...
شعرش اینه :
ای خدا رحمان تویی
چاره و درمان تویی
مهربانی مهربان
ای پناه بی کسان
نام تو
یاد تو
راه تو آرام جان
هر چه هست از آن توست
ماهمه فرمانبریم
بر همه روزی رسان
ای خداوند کریم
بی کسان راکس تویی
بی پناهان را پناه
اول و آخر تویی
ما همه گم کرده راه
اشک مظلومان ببین
غصه های کودکان
ظلم را نابود کن
منجی حق را رسان ..............
=========================================
امشب و هر شب ، مخصوصا توی این شبای قدر منو و عزیزانم رو از دعا فراموش نکنین ...
پ.ن : امروز یه چیزی یادم اومد و کلی ذوق کردم ... 26 روز دیگه تولدمه ... 20 ساله میشویییییییییییییم
| Design By : Pichak |
