خاطرات سرخوشانه
یه مطلب توی یکی از وبلاگها خوندم که خیلی بامزه بود با اجازه ی صاحبش میذارمش توی وبم ... با اینکه یه کم قدیمیه ولی خیلی زیبا نوشته شده و حرف منم هست : . ما خیلی نگران دوستانمان در نشریات عامه پسند (زرد سابق) بودیم که بعد از سریال نرگس و سی دی مربوطه؛ چه کار میکنند. . اما این زیر تیغ؛ دوباره هیجان ایجاد کرده است. . هرهفته یکی از عوامل را گیر می اورند و از زیر زبان او؛ پایان زیر تیغ را لو می دهند و هر هفته هم اخرش عوض می شود. . بامزه تر اینکه چند نشریه دیگر هم مسابقه پیش بینی پایان زیر تیغ را برگزار کرده اند و قرار است به قید قرعه به همه جایزه بدهند! . در همین راستا؛ ما هم چند تا پایان پیش بینی کردیم که می گوییم: . << رئیس کارخانه متنبه میشود؛ قدرت را لو میدهد . . قدرت به جرم دزدی محاکمه میشود؛ اما چون دو تا پرونده قتل و دزدی به هم گره خورده اند؛ او را به جای محمود اعدام میکنند >> ؛ << محمود اعدام میشود. . رضا و مریم که حالا مثل هم شده اند؛ با هم ازدواج میکنند و به قبرستان میروند و به گور پدرشان میخندند >> ؛ << محمود؛ جعفر را کشته اما چون قدرت بدجنس است او را اعدام میکنند >> . << اینها همه خوابی است که محمود در شب عروسی مریم دیده است! >> . اما در حالی که به واسطه کشف داروی مکمل ایدز و داروهای نو ترکیب؛ امید به زندگی در ایران به حد جاودانگی رسیده؛ اتفاقات تلخ زیر تیغ باعث شده تا میزان ناراحتی قلبی؛ سکته و ملحقات در دوشنبه ها افزایش پیدا کند و با زیاد شدن تعداد مرگهای منجر به فوت؛ امید به زندگی در روزهای دوشنبه به میزان قابل توجهی پایین بیاید.
Design By : Pichak |