ممنون از پيامتون
منتظر آپ شدنتون هستم
اولا بخاطر تلاشهاتون تشويقتون كردم
درمورد نظر خواهر گراميتون هم كه فرمودند : بچه بايد بزني تو سرش تا آدم بشه.
به نظرم درسته !!!
مادر هم كه مادره و حق داره بچشو بزنه !!! اونم از نوع شلوغ و شيطون !!
بخاطر زحمات و تلاشهاي كدبانوگرايانه و
آبجي خانوم هم حق دارن
مادر كه جاي خود !!
زن ! من چند بار بهت بگم اينجوري عيال هاي ديگرم را بر عليهم نشوران ؟! من اگر الان نتوانتم شما را كنترل كنم كه كلاه پس معركه است !
امضا : يك عدد نسرين مردي باابهت
سلام کدبانووووو
چطوري خانوم؟؟ ما مسافرت بيديم و دلمون براي اينترنت و اونترنت تنگيده بود.يه اکانت دو ساعته خريديم و نيم ساعتش رو از خونه ي ميزبان انلاين شديم.يک ساعت و نيم بقيه را پسرش کش رفت!!!!!تنها کسي هم که بهش حال داديم جنابعالي بوديد.
الانم در خانه ي خودمان و رو به روي کامي جانمان نشسته ايم.هي قربون صدقه اش ميرويم و ناز و نوازشش ميکنيم.
امروز بيست تومان خرج هيکلش نموده ايم.
دوستتان داريم ....
اوه اوه سوتيو داشتي ابجي من اي نظرو تو نظر بلاگفا تايپيده بودم
حواسم نبود اينجا فرق داره
سلاااااااام
سمانه جونم خوبي ؟
ممنون که بهم سريدي
بابا من چيکار کنم شيطونه ديگه اين داداشم
به جايه اينکه فکر زن گرفتن(دختر گرفتن[خنده]) و تشکيل خونواده باشه عين بچه کوچولوها شيطوني ميکنه[تشويش]
هي ميگم داداش ازدواج کن شايد سر عقل بياي تو گوشش نميره که نميره[نيشخند]
اخرشم يا بايد به بابا نظامي بگم يا خودم واسش دست به کار شم[نيشخند]
اخه اينجوري که نميشه
ولي ابجي سما من هنوز تو کف داداشه تو هستم
عجب مخي داره
قدر داداشو مخشو بدون[زبان]
مواظب خودت باش
فعلا
واي بازم ياد مخ داداشت افتادم
منم ميخوام[گريه]کاش منم مخ اونو داشتم[ناراحت]
سلام عمويي
نخيرم ... مماغ من هيچ طوريش نيست ... باريك و قلمي ... هيچ انحرافي هم نداره ... با آبروي مماخم بازي نكن ...
من خودمم غير طبيعيم ... هيچ مشكلي نيست ...
آره من ازدواج كردم ... خيلي وقت نيست ... نزديك به دو هفته ... فقط يه عقد محضري بود ... آخه شوهرم قبل از من 7 تا زن ديگه داشت ... دو روز از عقدمون نگذشته بود كه رفت عمه گلابمو گرفت ... اي خدا ... عجب شوهراي اين دوره زمونه نامردن
بد سركار رفتيا !!!!
ولي اين نسرين داغ دو روز شوهر بالا سرمون بودن رو به دلمون گذاشت
دلو روزنامه پيچيدم
توي جعبه اي گذاشتم
خوب محکم اونو بستم
راه ديگه اي نداشتم
بردمش اداره ي پست
دادمش برات بيارن
دلو تحويل نگرفتن
پيشه بستها بزارن
گير دادن دلت بزرگه
نميشه اونو فرستاد
مونده بودم چه کنم
دل من ياد تو افتاد
ياد اون روزي که قلبت يدفه مث يه سنگ شد
خاطراتت يادم اومد
دل من دوباره تنگ شد
حالا من اين دل تنگو
نگهش ميدارم واسه
خودم
سلام به كدبانوي خونه سمانه
وبلاگ جالبي داري ممنون كه سر زدي
فعلا باي
شيطون اوني رو كه دادي واسه من داده بودي يا عمو جونت هان
باشه ميدمش ولي خودم اد نممي كنم چون واسه من نبود
اگه عاشقه خدايي بيا
ميخوام عاشقترت کنم
اگه عاشقشم نيستي بازم بيا
ميخوام عاشقت کنم
اينبار من صدات نميزنم بيا خدا صدات زده بيا
آبجيام يكي از يكي گل ترن داداشي
حرف ندارن