سلام سمانه خانم خوبي آيا؟
ممنون كه تولدم يادت بود و منو فراموش نكردي.واقعا خوشحالم كردي
.
واقعا خيلي به خودتون زحمت دادين آپ كردين .ببخشيد تو رو خدا
واقعا اين كودك درونتان چقدر بيش فعالي دارن
به به
ميبينم که در نبود ما رخت عزا بر تن وبلاگ جانتان نموده ايد!!!درش بياريد که دوري به سر امد و ما باز گشتيم.هر چند اندکي دلمان يه جوري ميباشد ولي بي خيالش شويم خودش چشممش کور خوب ميشود!!!!
خوشحاليم که به شما بسي خوش گذشته است.به ما هم همينطور.خودمان را گذاشتيم جاي شما در آن هواي گرم و بدو بدوي بازار و شر شر عرق بعد ÷شيمان شديم و برگشتيم همين شمال و نم نم بارون و صداي دريا.....وووووي ي ي چه حالي ميده!!!!
چطوري دختر؟؟بي معرفتي رو در حق ما تموم کردي ديگه!!!!!
سلام عزيزم!
من بعد از مدتها برگشتم!
عجب!!!!
من كه اصلا شكاك بازي در نياوردم به من چه كه خودت مشكوك ميزني و تا 2 روز سراغ پنجره نميري
اينم مينوشتي كه بي اجازه ي شوهرت تشريف بردي دادار دودور ! عوض اين كه براي خودت كادو ميخريدي براي شوهرت كمربند كانگرو ميخريدي ؟ خريدي كه با اون در و ديوار رو كبود كنمو تو نگاه كني يا نه ؟
چقدر من به اين خالت علاقه مند شدم !
نميشه دختر خالت رو هم بگيرم ؟ اينجوري خيالم راحت تره كه پاتو از گليمت ديگه زيادي دراز نميكني
زيباترين تصويري که در زندگانيم ديدم نگاه عاشقانه و معصومانه تو بود زيباترين سخني که شنيدم
سکوت دوست داشتني توبود زيباترين احساساتم گفتن دوست داشتن تو بود زيباترين انتظار زندگيم
حسرت ديدار توبود زيباترين لحظه زندگيم لحظه با تو بودن بود زيباترين هديه عمرم محبت توبود
زيباترين تنهاييم گريه براي توبود زيباترين اعترافم عشق توبود.
