• وبلاگ : خاطرات سرخوشانه
  • يادداشت : هلو (hooloo)
  • نظرات : 46 خصوصي ، 15 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    خب منم گفتم كه اعصابت بهم بريزه تا ديگه بي اجازه ي من نري خوشگذروني !

    خب بدجنس مي ياي تهديد ميكني يه كامنت هم براي پستهام بذار و ارزش يه كامنتم نداريم ما ؟

    هيچ وقت چشمانت را براي کسي که معني نگاهت را نمي فهمد

    گريان مکن

    قلبت را خالي نگاه دار

    اگر هم روزي خواستي کسي را در قلبت جاي دهي

    سعي کن که فقط يک نفر باشد

    و به او بگو که تو را بيشتر از خودم و کمتر از خدادوست دارم

    زيرا که به خدا اعتقاد دارم و به تو نياز

    سلام

    من آپم با موضوع خداحافظي ...

    + سار(ابجي كوچولو) 

    زيبا تولدم گذشت اما هنوز نيومدي

    نيومدي حتي بگي چرا به دنيا اومدي

    سلاااااااااااااااااااام به سماي با معرفتم

    اجي حالت خوبه

    واي که چه قد دلم واست تنگيده بود

    قربونت برم عيدت مبارک

    نمازو روزت قبول

    مواظب خودت باش مهربونم

    فعلا

    بخورمت هلو

    سلام

    الا بذكر الله تطمين القلوب ...

    با موضوع : مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم ، آپم .

    خوشحال ميشم سر بزنيد .

    التماس دعا

    ربط اين دو تا مطلب به هم را نفهميدم
    سلام با معرفت . خوبي که ؟

    ما رو هم که ميشناسي هنوز ؟!

    راستش اين پست برام غير منتظره بود ! يادمه طرفدار آقاي دکتر بودي . البته ما هم به قضيه هلو خنديديم !!
    اما آقاي دکتر هم تمپيلي به کار بردن ديگه . اون هم از شدت نزديکي و علاقه به ايشون !!!

    خدارو شکر که رياست جمهوري ما اين اندازه خاکيه .اصلا انگار نه انگار که چه پستي داره . (البته نه اينکه از نظر تخصصي کم بذاره)

    ما هم خنديديم اما اين پست بوي تمسخر ميداد...نا اميدم کردي

    سلام ، امبد وارم نماز و روزه هاتون قبول باشه.

    بنده آپ هستم با موضوع قطاري به مقصد خدا ...

    التماس دعا

    + فاطمه 

    ميگما من چند روزه دنبال قسمت نظرات اين پست ميگردم الان پيداش كردم خيلي باهوشم مگه نه؟

    /www.98ia.com برو اينجا عضو شو پر از كتابه...

    سلام اميدروارم نماز و روزه هاتون قبول باشه من آپم ، يه سر بزنيد

    خدايا با من قهري ...!!!
    بنده ي من نماز شب بخوان که يازده رکعت است...
    - خدايا! خستـه ام، نمـيتوانم نيمه شب يازده رکعت بخوانم!
    - بنده ي من! قبل از خواب اين سه رکعت را بخوان...
    - خدايا! سه رکعت زياد است!
    - بنده ي من! قبل از خواب وضو بگير و رو به آسمان کن و بگو
    - خدايا! من در رختخواب هستم و اگر بلند شوم، خواب از سرم ميپرد!
    - بنده ي من! همان جا که دراز کشيده اي تيمم کن و بگو يا الله...
    - خدايا! هوا سرد است و نمـيتوانم دستانم را از زير پتو بيرون بياورم!
    - بنده ي من! در دلت بگو يا الله، ما نماز شب برايت حساب ميکنيم.....
    بنده اعتنايي نميکند و مـيخوابد.....
    - ملائکه ي من! ببينيد من اين قدر ساده گرفته ام، اما بنده ي من خوابيده است. چيزي به اذان صبح نمانده است، او را بيدار کنيد، دلم برايش تنگ شده است،امشب با من حرف نزده است...
    - خداوندا! دو بار او را بيدار کرديم، اما باز هم خوابيد...
    - ملائکه ي من! در گوشش بگوييد پروردگارت، منتظر توست...
    - پروردگارا! باز هم بيدار نمـيشود!
    اذان صبح را مـيگويند، هنگام طلوع آفتاب است...
    - اي بنده! بيدار شو، نماز صبحت قضا مـيشود...
    خورشيد از مشرق سر برمـي آورد. خداوند رويش را برمـيگرداند.
    ملائکه ي من! آيا حق ندارم که با اين بنده قهر کنم؟
    واي نه ... !
    خداي مهربونم..... با منم قهري.....؟؟!
    ولي باز هم خدا من رو مي بخشد ...
    و باز هم

    از وقتي بار سفر را بستي و رفتي احساس مي کنم ديگر امنيت نيست وقتي گلايه مي کنم مي ترسم با خود مي گويم نکند به طاق ناز چشمان روشنت بر بخورد بهانه نگير اي همه بهانه قشنگ و زيباي من درد که يکي دوتا نيست شايد همين است که مدام احساس ناامني مي کنم من بايد ثابت کنم که ديوانگي ام از اينجا تا بيکران بيشتر است خدايا کي و کجا اين درد تمام مي شود

    .

    .

    .

    .

    .

    سلام براي چشمانت که خوب مي دانم خواندن نوشته هايم خسته شان مي کند ببخش مرا

    ببخش مرا دل نوشته ام را بخوان و با من همنوايي کن

    شاد و برقرار باشي

    فاطيما

    حلول ماه زولبيا و باميه بر همسر شيکموي خانه خراب کنم مبارک باد

    عيال جان ! مهموني ميري اينجوري آبروريزي نکن ... فکر ميکنن من بهت گشنگي ميدمو خرجي نميدم بهت ... حيا کن زن !

    در مورد محمود هم حرفي نزنم بهتره ... چون فهميدگيش سر به عالم ميکشه من نميتونم در موردش نظر بدم که خداي نکرده جسارت بشه در حقش !!

    سلام سمانه خانومي

    اين پوتينات با اون پاشنه ده سانتيش کشته منووووو!!!!!!!شلوار چرم و کت قرمزت کشته منو!!!!!!!!!

    40 روز چيکار ميکرده اونجا؟؟!!!!! به زنش بگو سال ديگه اين موقع يه عرب بچه به بغل نياد در خونش؟؟!!!!!!!

    ضمنا کلا قيافهي اين هلو چندشه با اون پشماش!!!!! واسه همين ما اکراه داريم به قيافه اش نگاه کنيم چه برسد حرفهايش را گوش کنيم!!! وقتمان را ميدوستيم!!!!

    مواظب خودت باش