سلام عمووووووووو

چي ميگيييييييييييييييييييييي ؟!!! ... واقعا اينطوري نظرم برميگرده ؟!! ... چه جالب ... ميبيني تكنولوژي چقدر پيشرفت كرده ؟ ...

عمو درس كجا بود ؟ ... چه حرفا ميزني ! ... اصلا فرصت درس خوندن ندارم ... نميدونم روزام چجوري شب ميشه ! ... اينكه زياد نميام نت بخاطر اينه كه دوتا نگهبان دارم مثل نگهباناي زندان آزكابان !! ... ميگن مامان تو رو به ما سپرده ... زياد نبايد بري سراغ كامي !! ... بيا نجاتم بده از اينجاااااااااااااااااا ...

حال ماماني و بابايي هم بد نيست ... فقط هردوتاشون سرماخوردن ...

امتحاناتتم دعا ميكنم كه خوب بدي ... آخه خدا فقط منتظره من دعا كنم تا مستجابش كنه ...

سمانه عمويي سلام ، خوفي ؟

سمانه عمويي از تو ديگه بعيد بود ، تو خانواده ي ما ... ، بابا وقتي بلاگفا ارور داد گفت رمز را اشتباه وارد کرديد روي صفحه ي نظر ، کليک راست بزن بعد روي گزينه ي back کليک کن تا نوشتت بدون دست خوردگي برگرده ، فعلا خانوم عصباني .

سلام عمويي ،‏ اواااااااااا خواهر بزرگمان هم اينجاست ، سلام ،‏ خوفي آبجي گلاب ؟

مامان اونجا پيش تو هستش به من نگفتي ؟

بابا من اين معدم چسبيده به كمرم ،‏ ميدوني چند وقته غذا نخوردم ؟!!!

بگذريم ، پارتي شنيدم هان واي به حالت عمويي ، بزار داداش بياد ،‏ راستي زن داداش چطوره خوبه ؟ اصلا حواسم به اون نبود ،‏ اين همه احوال داداشينا پرسيدم يك بار به من جواب ندادي !!!

نميدونم چرا ميام اينجا ياد امتحاناتم ميافتم

فعلا .

سلااااااااااااام

آخي بالاخره بالا اومد صفحه ي وبلاگت

آپيدم

اول بزار بگم كه داداش خوبه حداقل ترم پيشو فراموش نكردي ولا ترم پيشم هيچ بخاري ازت بلند نشد

سمانه جون خالي ميبنده واسه يه چيز ديگه عجله داره

خوب مواظب خودتون باشيد

فعلا

سلام. اي وال اردو. چند تا نکته. يکي اينکه چون ساخت اون بناها توسط مردم بوده . براي اينکه تعمرات و بازسازي هم مردمي باشه و خودجوش اينکارو کردن حالا چرا از افغان ها استفاده کردن؟ لباد ميخواستن جنبه بين المللي کار زياد بشه.  اما بعد خوندن اين مطلب من يه فکر بکر به سرم زد. البت اين فکر بکر يه نمه  سکرته و نبايد گفت اما خوب ما از عقل ازاديم  و ازاد و رها. بنابراين ميگيم. و اون اينکه با توجه به سوتي هاي عظيمي که اون همکلاسي شما ميدهند و شبهت هاي فروان در سوتي دادن بهتره مقدمات اشنايي ايشون رو با يه خانوم دکتر که صد البته ايشون هم به اعتراف صريح خودشون خداي سوتي هستن فراهم کنين. تا شايد با تفاهم موجود کوچه اي تنگ شود و عروسي قشنگ شود و مطربان بنوازند البت حرکات موزوني هم انجام شود به ور از شم اغيار و ما هم شيريني بخوريم و صدا البته شامي  نهاري. رو اين موضوع فکر کن.  چون اين نکته بسي با اهميت بود براي فکر کردن از ذکر بقيه نکات خود داري ميکنيم.  اکنون همه سر در گريبان تفکر فر و برده راه حلي مناسب براي اين امر بيابيم. ما رفتيم تو فکر. قبل ازينکه برم تو فکر يادم رفت بگم   بپا خودتو خاتون

سلام كوزت برادر

خوب بيدي ايا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خوش بيدي ايا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چه مي كني با نقشه بر سر داري!؟

چه مي كني با كوزتي بگو بينم تناردين يا نتاردين يا همين چيزا خوب بيدن

ان دختركهايشان چگونه بيدن

شوهري كرده بيدن يا بختشان همچنان بسته بيد

خدايا به حق اين روزهاي عزيز بخت اين دختران را باز گردان

بگو امين تا كچل از دنيا نري

چه مي كني

فكر كنم برادرمان حدودا 15 روز ديگر بار سف ببندند و برگردند

خدا را شكر ننه جان

برادرم ارزو به دل نموند

خيلي دلشان ميخواست بروند مكه يادت بيده كه چقدر مي گفتند

هي يادش بخير ان شب هايي كه ما (من و تو)چرت مي گفتيم و برادر براي شفايم چه نماز شبهايي كه نمي خواند

هي يادش بخير

كودكم مواظب خودت و ننه جان باش پارتي نگذار ان پيرزنه كه پاي رقصيدن ندارد از ان طرف شايد نخواهد جلوي دوستانت كم بياورد بعد چه مي شود كه نمي شود گفت

به هرحال هر خانواده اي ابرويي دارد ندارد؟

بي نمك

سلام
وبلاگ قشنگي داريد..موفق باشيد
خوشحال ميشم به من هم سر بزنيد
در ضمن ممنون ميشم من را لينک کنيد
پيروز باشيد
باي

اينقدر عجله دارم براي درس خواندن كه همه چيو اشتباه نوشتم

سلام بر دانشجويان بيخيال ، جدي بريد سر درستون امتحانات 30 روز ديگه شروع ميشه ، من ببخشيد يك مدت شايد (نميتونم نت رو ترك كنم )نباشم ، راستي جدي كي ديفرانسيلش خوبه ؟ منظورم مشتق گيريشه ،‏ اگر مطلبي داريد كه به آوزش اون كمك كنه حتما بهم بگيد ممنون ميشم و براتون دعا ميكنم ، بسم ...

بي شوخي ، (وقتي جدي ميشم گريه ام ميگيره )

آبجي سارا شرطمون براي ترم پيش بود نه اين ترم .

به به نسرين خانوم هم اينجاست ،‏ عمويي اين شوهرت يكي از نظرات منو خورده و من حسابي از دستش عصباني هستم ،‏ بزار داداش بياد ... .(تازهشم نسرين آقا تمام فاميلاي ما سر به زير هستند ،‏ همشون با حيا هستند و از اين حرفا ...)

ديگه هيچي ،‏ سمانه عمويي فعلا .

چشمم رووووووووشن ! واقعا چشممم رووووووشن ! دلم خوشهزنم قراره جزو فرهيختگان مملكت بشه ! اونوقت خانوم رفته خوشگذروني ! برم يه كيلو غيرت تهيه كنم بريزم تو آب جوش تا زنمو تنبيه كنم

نگيد چرا ميخندمااااااااااااااااااااااااااااااااااا

يعني نميدونيد چرا ميخندم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خوب دارم به زماني ميخندم كه داداش مشروط شده بد داره گريه ميكنه

خلاصه شرطمون يادت نره اقا داداش

سماجونم مرسي که اومدي پيشم

بزار يدونه از اينا به داداش بدم كه گريه نكنه

بيا داداشي اينم مال تو

اخي نازي گريه نكن خدا بزرگه

من كه سلاممو خوردم پس خداحافظي رم بي خيال ميشم

سلام بر همه دانشجويان بي كار و مشروط شده ، بابا ميدونم همتون مشروط ميشيد ، با اين وضعي كه ما درس ميخونيم همه مشروط ميشن من تا حالا مشروط نشدم

فعلا چون واقعا گريه ام گرفته ، هي ميام شروع كنم به درس خوندن ولي كار پيش مياد

فعلا .

از اخر

اول اينکه ما که از اردو هاي دانشجويي خيري نديديم يه مشت ماس همکلاس ما بودن ولي تفريح هاي دانشجويي که با هم رفتيم رو هيچ وقت فراموش نمي کنم

بعدش اينکه چيز ديگه اي نبود براي افتابگير که از نقشه استفاده کنيد بعدترشم اينکه کاغذ آ2 رو چطور پرس ميکنن؟

راستي ذات ادم ها رو نميشه تغيير داد حالا مي خواهي هر چي گوش بدي

تكذيب ميكنم

از پيشه گلي ميام گفت كه ازم ناراحت نبوده و سو تفاهمي بيش نبوده در اصل تقصير نومزد جانشان بوده

البته ميدونم الان اين حرفم ربطي به اينجا نداشتاااااااااا

ولي چون الان از پيش گلي ميام و خيلي خيلي خوشحال بودم خواستم يه جا خوشحاليمو ثبت كنم همينجوري يهو قسمت شدكه خوشحاليمان را در اينجا بروز بدهيم

خوب ميترسيديم هيجان كار دستمان بدهد واسه همين بايد يكجا خود را خالي ميكرديم

مواظب خودتون باشيد

فعلا

راستي سما امروز که زنگيدي خيلي بيشتر از قبلنا خوشحاليدم اخه يکمي حال ندار بودم نياز داشتم با يکي بحرفم ولي حال نداشتم

مرسي که زنگيدي درست همون موقع که بهت نياز داشتم