• وبلاگ : خاطرات سرخوشانه
  • يادداشت : حديث سوم
  • نظرات : 8 خصوصي ، 20 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام عمه جون

    خوفي

    چي شد بلعخره يادت به عمه ات هم افتاد

    خانومي من هميشه بهت سر ميزدم ژس اين كارا چي بود هان

    تازشم من كه ميدونم تو يه چيزي هست نمي خواي به من بگي و فقط هم واسه اين نبوده كه بهت سر نميزدم ولي سعي ميكنم خوش بين باشم

    بازم ميام ببينم ايندفعه بهونه ات چيه

    مواظب خودت باش

    بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسس