سلام و 100 تا سلام بازم من در اومدم اما اينبار دير, نميدونم چرا هروقت تو خودم فرو ميرم طول مي کشه تا در بيام شايدم از طرز تو خودم رفتن باشه که اشتباه نميدونم...ببخشيد که چند وقت نبودم و مطالب قشنگتون رو نخوندم(واي چقدر لفظ قلم)عمر بگذشت به بيحاصلي و بوالهوسياي پسر جام ميام ده که به پيري برسيچه شکرهاست در اين شهر که قانع شدهاندشاهبازان طريقت به مقام مگسيدوش در خيل غلامان درش ميرفتمگفت اي عاشق بيچاره تو باري چه کسيشايد من تحت تاثير اين شعر تو خودم رفته باشم نيمدونم... ببخشيد بابت شوخي هام....با گل وشيريني و يک موزيک قشنگ و يک مطلب جديد منتظر شما هستم ...